یادگیری و پیشرفت
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
دیجیتال مارکتینگ
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
رشد کسب‌وکار
:::::::::::::::: ::::::::::::::::
صنعت آموزش


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 325
نویسنده : کیا فایل

پوشاك بين النهرين

 

این متن شامل 54 صفحه می باشد 

 

دراكثر تمدنهاي پيش آريايي در خاور نزديك‌( پيش عبيد، عبيد، اور)، لباس به عنوان يك پوشش حقيقي به وجود آمده بود، چنانكه نمونه هاي آن در سومر واكد مشاهده شده است. پوشيدن لباس پيش ازهزارة سوم بسيار فراگير بود و بدون شك از خليج فارس تا منطقة مديترانه مرسوم بوده است. درطول دورة پيش نوشتاري درتاريخ بين النهرين كه 
از3400 ق .م اغاز شده و تا 2900 ق . م ادامه يافته است، وضعيت اقتصادي جامعه- كه تا آن زمان كاملاً بركشاورزي متكي بود- سبب شد تا بسياري از اقشار عادي مردم به كار كشاورزي اشتغال يابند. خصوصاً در مناطق جنوبي تر بين النهرين كه زمينهاي حاصلخيز تر بود و طبيعتاً كشاورزي رونق بيشتري داشت، كار عمدة مردم كشاورزي بود. شغل كشاورزي وساير كارهاي روزانه بدون پوشش و با ظاهري برهنه انجام مي شد.

در طول دوره هاي اولية سلسله گذاري(2900-2334ق.م) استفاده از پارچه تا اندازه اي، عمومي تر شد وزنان و مردان داراي پوششي تقريباً مشابه بودند. اين پوشش شامل پارچه اي بود كه دور تن مي پيچيد و قسمت كوتاه آن درناحية چپ بدن، پشت لگن قرار ميگرفت، جايي كه دنباله هاي دو طرف پارچه به يكديگر گره مي خورد يا كمربندي روي آن بسته مي‌شد. دور تا دور دامن را رديفي از شرابه هاي بلند، متشكل از حلقه هاي پود، فرا مي گرفت. در دوره هاي بعدي نوع مجلل تري از اين تن پوش با رديفهايي از حلقه ها يا پرزها، كه همه جاي لباس را پر مي كرد. رواج يافت.

در دوره هاي اولية تمدن سومري در هزارة چهارم قبل از ميلاد- مردم از پوست گوسفند و بز براي پوشش خود استفاده مي‌كردند، به نحوي كه لاية پشم دار آن به طرف داخل قرار مي گرفت. حتي زماني كه استفاده از پارچه را براي دوخت لباس آموختند باز به سراغ بزها و گوسفندان رفتند تا مواد خام پارچه هاي خود را از آنها تهيه كنند.

دستيابي سومريان به شيوة جديدي از تهية پوست، اين امكان رابراي آنها فراهم آورد كه به شكل ديگري از پوشش – كه بيشتر شبيه يك لباس بود- دست پيدا كنند. به اين لباس، اصطلاحاً لباس بلند (gown) مي گويند

انواع پوست، كه از حدود 2885ق. م تا آن زمان به شكل دامن و بالاپوش استفاده مي شدند، به لباسهاي بلند تغيير شكل دادند. يكي از عمده ترين تغييرات،‌پيدايش آستين در لباس است؛ اگر چه شايد قيقاً آستين واقعي نبوده و احتمالاً قسمت ندوخته اي از پوست بوده كه روي بازو مي افتاده در حاشية پايين دامن اين لباس كه قدمتش به هزارة سوم قبل از ميلاد مي رسد، ظاهراً شرابه هاي از جنس تسمه هاي چرمي آويزان بوده است.

با سير اجمالي در نحوة تكامل شكل و شيوة تهية اين تن پوش مي بينيم كه نخست اين لباس قط به منظور پوشاندن پايين تنه انسان و از پوستهاي خواب دار يا بدون خواب طراحي و تدارك شده بود. بعدها همين پوشش از پارچة پشمي برش خورده تهيه مي شد كه با تعداد اندكي درز به هم دوخته مي شد. اين، همان «شكل ابتدايي» لباس سومري اس كه پيش از سومريان نيز به كار مي رفت و در هزاره هاي دوم و سوم قبل از ميلاد به اين شكل لباس «كنكس» (كناكه- Kaunakes) مي گفته اند. البته اين واژه به نوعي از پارچه يا موي حيوان(بزو گوسفند) نيز اطلاق شده است.

در قديمي ترين آثار سومريان «كنكس» به ظاهر، دامني بود به اندازة طول بدن شده بود؛ و پيكركهاي آهكي كشف شده، مرداني را مي توان مشاهده نمود كه همين دامن را به دور كمر بسته و با عبور يك گوشة آن، از دوران كمربند،‌آن را بر بدن محكم نگه داشته اند. بدون شك، گرهي كه در پشت به نظر پرحجم مي آيد منگولة اين كمربند بوده، و ظاهراً بقاياي دم جانوري است كه به شيوة گذشتگان،‌ پوست و موي آن براي پوشش به كار مي رفت.

يكي از قديمي ترين قطعات پوشش سومريان شال بلند پشمي است كه از طرح لباس كلاسيك هند گرفته شده است. اين احتمال وجود دارد كه در ابتداي هزارة سوم مردمي كه از قشر فرو دستان بوده اند شال ريشه داري، كه جنس زبري داشت و باريكتر از شكل اصلي هندي آن بود، به دور باسن خود مي پيچيدند، خواه از پهناي آن براي لنداي دامن استفاده مي كردند و يا چند بار از وسط تا مي زدند و بعد استفاده مي كردند. در اين حالت، اين شال ريشه دار ظاهري شبيه به شنتي(Shenti) مصريان پيدا مي كرد، يا شايد شبيه به فاروس (farus) كه امروزه كارگران عراقي آن را بر تن مي بندند در هر حال،‌با دقت در آثار گوناگون مي توان چنين نتيجه گرفت كه اين شال معمولاً از جنس پوست، پشم يا پرچة لطيف بوده است. همين شال را كاه ممكن بود محكم به دور بدن بپيچند و انتهاي آن را روي شانة چپ بيندازند. به نظر مي رسد زنان و مردان تقريباً از همين نوع پوشش بر تن مي كردند. گاهي اين شال را به شكل نوعي دامن مي بستند و گاه دنبالة آن را طوري مي انداختند كه شانة راست آزاد مي ماند.

با اين شيوة استفاده از پارچه و پيچيدن آن به دور بدن، شال سومريان نقش تن پوشي مستقل پيدا كرد. گاهي اوقات به عنوان يك دست لباس كامل پوشيده ميشد، مانند لباسي كه پيشتر توضيح داده شد و عبارت بود از لباسي بلند يا دنباله اي روي شانة چپ.

شكل لباس زنان مشابه مردان بود با اين تفاوت كه در لباس آنها از پارچه هاي عريض تري استفاده مي شد تا به بلندي لباس افزوده گردد. به اين ترتيب كه بخش كوتاهي از پارچه را روي شانة چپ به سمت جلوي سينه و دنبالة آن را به پشت رها مي كردند، از زير بغل راست عبور مي دادند و از جلو دوباره روي شانة چپ مي انداختند. اين شيوة پيچيدن پارچه باعث مي شد تا دست چپ تا مچ پوشيده شود. اما،‌براي ثابت نگاه داشتن دو لاية پارچه و ممانعت از افتادن يا لغزيدن آنها به روي هم، گمان مي رود كه از فيبولا (fibula) يا چيزي شبيه به سنجاق امروزي استفاده ميكردند. يا آنها را با كوك مخفي محكم مي ساختند. بلندي اين لباس، تا قوزك پا بود.

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , پوشاک , طراحی لباس , بین النهرین , لباس , منسوجات , نساجی ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 291
نویسنده : کیا فایل

نگاهي به سير تاريخي پيدايش پوشاك

 

این متن شامل 99 صفحه می باشد 

 

لباس همان سطح هر چيزي است و در لايه هاي اوليه، هر فاعل شناسان با آن درگير مي‌شود در مفهوم عربي معناي ستر كردن، پوشاندن، مخفي كردن، و حتي بدل كردن را يادآوري مي شود و پوشاننده شده را آن طور به نمايش مي گذارد كه اقتضاي ظاهري‌ اش باشد.

اين امر كه بشر، براينشان دادن خود را از قديم الايام مانند حيوانات (كه در زمان هاي خاص مثل جفت گيري يا نزاع تغيير ظاهر مي دهند) مبدل شده، با هنر نقش اندازي اولين قدم د ر راه مفاهيم جديد پوشش را برداشته است، ما را به اين گفته ويل دورانت كه «هنر در ميان قبايل وحشي از نقش تزئيني و لباس پوستي و خال كوبي برخاسته» راهنما مي‌شود. بشر نخستين، در مراسم خاص، بدن خود را با رنگ ها يا نقوشي زينت مي داده تا در «جلب نظر» يا «جعل نظر» خود را نوع خاصي نشان دهد. به مرور استفاده از رنگ به دليل عدم ثبات از ميان رفت و خال كوبي (Taboo) با هزار نيش سوزن جايگزين آن شد، سير آرايش بدن پس از استفاده از پوست حيوانات كم كم به دوران جديدتري رسيد و بشر با دستيابي به تكنولوژي نساجي الياف را به صورت پارچه توليد كرد و مفاهيم پوشش را تحت تاثير قرار داد. در اين سير تكامل آن نقوش و رنگهايي كه با خالكوبي و رنگ كردن بدن يا با استفاده از پوست حيوانات و قطعات بدن آنها يا شاخ و برگ گياهان، انسان را به نحوي ديگر نشان مي داد يا مي پوشاند به منسوجات منتقل مي شد و پيشرفت فن آوري، ظواهر و نقوش جادويي، ديني، خانوادگي، طبقه بندي حرف، سطوح اجتماعي و غيره ... را به سوي توليد شكل يافته تر منسوج و البسه سوق داد و رسوم و آداب اجتماعي و نيز تكنولوژي نساجي و پوشاك را به سمت اشاعه و حفاظت از معاني و ظواهر كشاند.

هزاره دهم ق.م دوره اي است كه اصطلاحاً دوران نوسنگي نامگذاري شده است و معمولاً با نامهايي چون عصر استقرار، عصر دهكده نشيني، عصر كشاورزي و عصر دامداري نيز شهرت داشته و به عنوان يكي از ادوار مهم تاريخ تكامل بشر از بعد فني و معنوي محسوب مي شود. بايد گفت، پيش از تاريخ اطلاع دقيقي از جوامع انساني در دست نيست و آنچه گفته شد بيشتر بر اساس حدس و گمان بوده است. به نظر مي رسد، پيش از اين تاريخ انسان ها همانند گله هاي حيواني در رفت و آمد بوده اند و از آنان آثار مادي ملموسي جز اشياي سنگي به دست نيامده است. و اما در مورد پوشاك، بافت و تاريخ آن، كه محور اصلي موضوع است و شايد بتوان آنرا به دوران پيش از نوسنگي نسبت داد، دوره اي كه با نامهاي ميان سنگي، پارينه سنگي و يا دوره پيش از تاريخ نامگذاري شده و از دو تا هفت ميليون سال پيش آغاز و تا ده هزار سال پيش (آغاز دوره نوسنگي) ادامه داشته است. براي شناخت دقيق تر از تاريخ بافت و پوشاك آنرا در سه مقوله:

1- پارچه و طرح 2- فرم و شكل 3- دوخت لباس

مورد بررسي قرار مي دهيم.

1-پارچه و طرح لباس

احتمال داده مي شود اولين لباس ها توسط گروه هاي انساني كه به ويژه در مناطق سردسير زندگي مي كردند تهيه شده است. آنها بعد از آن كه حيواناتي مانند گوزن، ماموت، گاو و حتي اسب را شكار مي كردند كم كم به اين نتيجه رسيدند كه مي توان از پوست آنها براي پاپوش و يا تن پوش استفاده كرد و قطعاً فيزيك اين حيوانات و تناسب آن با يك نيم تنه براي انسان تبلور اين انديشه را در ذهن آنها بيشتر كرد كه مثلاً بعد از شكار يك حيوان بزرگ، با كندن پوست آن مي شود از اين پوست به عنوان تن پوش استفاده نمود. هنوز هم اين عادت در بعضي از انسان ها (پاره اي قبايل در آفريقا و آمريكاي لاتين) وجود دارد كه علاقه مندند خود را به شكل حيوانات درآورده و نقشي را ايفا نمايند. حتي در نقش برجسته هاي باستاني نيز گاهي موجوداتي با پيكر انسان و سر حيواني و يا بالعكس حيواناتي كه سر انسان دارند، ديده مي شود.

پس اين احتمال وجود دارد كه تفكرات اين گونه، ريشه در دوران بسيار قديم داشته باشند، يعني زماني كه بشر از پوست حيوانات براي تهيه تن پوش استفاده مي كرده است.

همانگونه كه پيداست فرم پوست به صورتي است كه گويا يك خط از زير گردن تا انتهاي بدن كه به پاها و باسن ختم مي شود ادامه دارد كه مي توان پس از جدا كردن سر، از همان خط روي پوست را برش داد، پس پوست، خود راهنماي بسيار مناسبي بود و طبيعت، خود به انسان كمك كرد تا چگونه از پوست حيوانات به عنوان البسه استفاده كند. اين روش هنوز هم در بسياري از مناطق سردسير از جمله مناطق عشاير نشين شمال خراسان و يا اسكيموهاي قطب شمال ديده مي شود كه از پوست حيوانات براي خود لباس تهيه مي كنند.

آنچه مسلم است تاريخ استفاده از پوست براي تهيه پوشاك به دوران خيلي گذشته مي رسد كه مطمئناً بافت در آن هنوز جايگاهي نداشته و در آغاز دوران نوسنگي مي‌توان حدس زد كه انسان كماكان از همان تجربه هاي گذشته استفاده مي كرده است. ولي در نمونه هايي كه از نقاط باستاني «علي كش» ، «گنج دره» و «تپه سيلك»، از سال هاي هفت، هشت و نه هزار قبل از ميلاد به دست آمده آثاري از بافت ديده مي شود كه با توجه به قدرت آن مي توان گفت اين فن قبل از هنر سفال گري شكل گرفته است. براي نمونه در كف اتاق هاي اين مناطق خطوط متقاطع و ضربدري به صورت بافت هاي بسيار ساده (يكي از رو يكي از زير) به چشم مي خورد كه آثاري از الياف بافته شده هستند و مي‌توان از اينها به عنوان نخستين نمونه هاي بافت نام برد.

باستان شناسان بر اين گمان اند كه همزمان با استفاده از الياف گياهاني مانند ني، (كه هنوز هم در شمال ايران رواج دارد) سبد بافي با استفاده از تركه هاي بيد نيز معمول بوده است و به نظر مي رسد كه آنها براي غير قابل نفوذ كردن و يا جلوگيري از خلل و فرج اين سبدهاي حصيري كه عمدتاً بافت شطرنجي داشته اند ، بيرون و داخل آن را گل مي زدند تا بتوانند مواد غذايي خود را در آن نگهداري كنند. باستان شناسان همچنين معتقدند كه اولين اشكال نيز با همان دستي كه با گل روي اين سبدها كشيده شده، به وجود آمده است. به اين صورت سطح بيروني و داخل سبدهاي بيدي بعد از گل ماليدن شكل سفال پيدا مي كرده و خطوط متوازي به هم را نشان مي داده است. علاوه بر اين نقش هاي شطرنجي را نيز مي توان ديد كه نمونه هايي از آن در نقش هايي كه در ظرف كشف شده در «سيلك» به دست آمده و همان بافت...

 



 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , پوشاک , لباس , طراحی لباس , تاریخچه پوشاک , پیدایش پوشاک ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 280
نویسنده : کیا فایل

نساجی- الياف مصنوعي

 

این متن شامل 31صفحه می باشد 

 

همانطوريكه استحضار داريد الياف مصنوعي يكي از كالاهاي ضروري در جامعه مي باشد و در دنيا به عنوان يكي از كالاهاي استراتژيك محسوب مي شود. با توجه به اين ديدگاه دولت و بخش خصوصي صنايع در فكر احداث واحدهاي توليد الياف مصنوعي مي باشند و طرح فوق جزء يكي از طرحهاي اولويت دار وزارت صنايع و معادن جهت مصرفي به بانكهاي عامل مي باشد. قبل از هر چيز لازم است تا روند رو به رشد صنايع پتروشيمي ايران را از زبان آقاي مهندس نعمت زاده مديرعامل شركت پتروشيمي ايران در همايش اخير رسانه و اقتصاد به شرح زير بازگو نماييم.

1- توليد محصولات پتروشيمي در سال 82

9 ميليون تن

- توليد محصولات پتروشيمي در سال 83

14 ميلون تن

- توليد محصولات پتروشيمي در سال 85

25 ميليون تن

2- سهم صادرات محصولات پتروشيمي ايران در خاورميانه در سال 80

9%

- سهم صادرات محصولات پتروشيمي ايران در خاورميانه در سال 83

13%

- سهم صادرات محصولات پتروشيمي ايران در خاورميانه در سال 85

30%

3- سهم صادرات محصولات پتروشيمي ايران در صادرات جهاني در سال 81

7%

- سهم صادرات محصولات پتروشيمي ايران در صادرات جهاني در سال 85

3%

4- سهم صادرات محصولات پتروشيمي در اقتصاد ملي در سال 68

3%

-سهم صادرات محصولات پتروشيمي در اقتصاد ملي در سال 85

30%

5- ارزش افزوده محصولات پتروشيمي ايران بين 80-40% و متوسط بين
65-58% بوده است.

6- توليد محصولات پتروشيمي جهت مصارف نساجي در سال 85 به شرح زير مي باشد

- پلي استر 3000 تن در روز (يزد و بوشهر)

- پلي پروپيلن 000/600 تن در سال (اراتك – بندر امام – تبريز – كرمانشاه و غيره)

- پلي آميد 000/120 تن در سال (اراك – تبريز – كرمانشاه – و غيره)

 

با توجه به حجم سرمايه گذاريهايي كه در بخش پتروشيمي كشور شده، سرمايه گذاري در بخش صنايع پائين دستي نيز جزو ضروريات لاينفك اين بخش بوده و و ارزش افزوده محصول را تا حدودي افزايش داده و در ضمن به مشكل استنسال نيز كمك هاي زيادي خواهد كرد. سهامداران اين شركت نيز در راستاي چنين توجيهاتي اقدام به تأسيس واحد توليد الياف مصنوعي نموده اند كه جز صنايع پايين دساي پتروشيمي بوده و با توجه به اينكه اين نوع محصول تا به حال در ايران توليد ندشه و توليد آن بخصوص در صنايع بهداشتي كشور از رشد قابل قبولي برخوردار خواهد بود لذا بر آن شدين تا با استفاده از تكنولوژي جديد (Bicom Ponent-Fiber– الياف دو جزئي) و به دليل كارآيي اقتصالدي آن همراه با كاهش هزينه ها و ارائه كيفيت بالاتر در محصولات توليد و نهايي و هم چنين توليد محصولات جديد كه بسيار نيز مورد توجه قرار گرفته است گامي بلند در جهت رشد و شكوفايي صنايع بهداشتي و پزشكي اين مرز و بوم برداشته باشيم استفاده از الياف دو جزئي در توليد ملحفه هاي بيمارستاني و پارچه هاي يكبار مصرف جهت پوشك و نوار و صنايع اتومبيل و ساير صنايع داراي مزيتهايي مي باشد كه بطور مثال با بحث توليد لايه روي پوشك بچه و نوار بهداشتي تا چند سال قبل از الياف صددرصد پلي پروپيلن در جهان استفاده مي شد ولي در حال حاضر الياف دو جزئي جايگزين آن گشته زيرا با توجه به اينكه الياف دو جزئي پلي استر و پلي اتيلن PET/PE (مغزليف پلي استر بوده و قشر خارجي ليف پلي اتيلن مي باشد) داراي مزيت هايي كه در زير تشريح شده نسبت به ليف صددرصد پلي پروپيلن دارد.

1-پلي اتيلن در مقابل حملات ميكروبيولوژي مقام تر از P.P بوده و حساسيت زا نمي باشد

2-ضريب اصطكاك PE از P.P و PET كمتر بوده و زير است نرمتر و لطيف تر دارا مي باشد.

3-درجه حرارت PE از PP كمتر بوده هزينه توليد پائين تر مي باشد.

در ضمن با توجه به اينكه بيشترين كاربرد الياف دو جزئي در صنايع منسوجات نبافته بوده و رشد اين محصولات در ايران از رشد قابل قبولي برخوردار بوده است و در مقايسه با ساير كشوراز رشد كمتري برخوردار مي باشد بطور مثال تركيه حجم توليد منسوجات نبافته آن در سال حدود 000/120 تن مي باشد و الا در ايران اين رقم حدود 000/30 تن مي باشد و ديگر اينكه محصولات اين خط توليد از بازار صادراتي مناسب برخوردار ب.ده و قيمت هر كيلو از اين كالا در جهان حدود Euro45/1=35/1 مي باشد. خط توليد فوق قادر است علاوه بر الياف دوجزئي PET/PE (پلي استر و پلي اتيلن) الياف دو جزئي PP/PE (پلي پروپيلن و پلي اتيلن) الياف صددرصد استاندارد پلي استر – الياف صددرصد پلي پروپيلن در سه نوع – (Lowtenacity–medium tenacity و High tenacity) را توليد نمايند كه اين الياف در صنايع اتومبيل سازي – صنايع كفش و جير مصنوعي – صنايع ايزوگان (roofliy) صنايع ساختماني و صنايع راه سازي و تونل سازي و كشاورزي داراي كاربردهاي زيادي مي باشد. كه شرح آنها بعداً بطور كامل همراه با كاتالوگ ارائه مي گردد.

 

1-عنوان طرح:

1-1 خط توليد انواه الياف مصنوعي (الياف دو جزئي پلي استر و پلي اتيلن PET/PE– الياف دو جزئي پروپيلن و پلي اتيلن PP/PE– الياف پلي استر استاندارد PET– الياف پلي پروپيلن بهداشتي P.P)

اين خط اصولاً بيشترين بازدهي را جهت توليد الياف دو جزئي پلي استر و پلي آميد PET/PE دانسته كه حجم عمده مصارف اينگونه محصول در صنايع منسوجات نبافته مي باشد.

2-1 مواد اوليه اينگونه محصولات عبارتند از چيپس پلي استر – گرانول پلي پروپيلن P.P و پلي اتيلن PE كه مشخصات آن در بخش پروفرما آمده است.

3-1 ماشين آلات خط توليد اين محصولات تماماً خارجي بوده و كشور سازنده آن آلمان مي باشد نصب آن نيز توسط متخصصين ايراني صورت مي گيرد. ضمناً بموجب پرمفرمهاي ضميمة شركت ياد شده ارزش ماشين آلات و تجهيزات خارجي بالغ بر 000/105/9 يورو مي باشد.

2-محل اجراي طرح...

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , الیاف , الیاف مصنوعی , نساجی , پوشاک , لباس ,
تاریخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398
بازدید : 286
نویسنده : کیا فایل

صنعت نساجي و مشكلات و بحرانهاي مربوط به آن در ايران

 

این متن شامل 89 صفحه می باشد 

 

-1- تاريخچه صنعت نساجي در ايران

صنعت نساجي در ايران از ديرباز به سبب ضرورت مصرف و كاربرد وسيع آن مورد توجه خاص بوده و در طول تاريخ كشورمان فراز و نشيب هاي فراواني را طي كرده است. در زمان اشكانيان ايرانيان به تحول جديدي دست يافتند و در پرورش كرم ابريشم و توليد پارچه هاي ابريشيمي به طريقي همت گماردند كه اكثريت ابريشم هاي توليد چين را از آن كشور خريداري مي نمودند و جهت توليد پارچه به ايران مي آوردند و پارچه هايي با طرح ها و نقوش بسيار زيبا توليد و به دنيا عرضه مي كردند.

شكوفايي صنعت توليد پارچه هاي مخمل در كاشان و يزد در دوره اشكانيان و عرضه آن به جهان خصوصاً اروپا قسمت ديگري از تاريخ پرشكوه صنعت نساجي ايران است كه صنعتگر ايراني را قانع نكرده و همچنان به دنبال نوآوري و تسخير بازارهاي جهاني بوده است.

اوج صنعت نساجي را در تاريخ ايران زمين، هنرمندان دوره سلجوقي و صفوي رقم زدند و در زمان شاه عباس صفوي توليدات بي نظيري آفريده شد و پارچه هاي زربافت ايراني از شهرت جهاني برخوردار گرديد.

در دوران اخير نيز صنعت نساجي در ايران نقش موثر و تعيين كننده اي در كشور ايفا نموده است. اولين كارخانه نساجي در ايران در سال 1281 شمسي دقيقاً يكصد يك سال پيش به وسيله صنيع الدوله در تهران و دومين كارخانه در سال 1288 توسط شخصي بنام حاج آقا رحيمي در تبريز ايجاد گرديد. در فاصله سالهاي 1300 تا 1320 به سبب سود سرشار دوكارخانه قبلي و تاييدات دولت، به سرعت برشمار كارخانجات در ايران افزوده شد و جمعاً در اين دوره 40 كارخانه نساجي دائر كرديد كه قسمتي از احتياجات مملكت را تامين نمود.

در طي سالهاي 1320 تا 1328 بروز جنگ، افزايش قيمت منسوجات خارجي و كاهش واردات آن موجب رونق بازار محصولات نساجي داخلي شد. صاحبان صنايع نساجي كشور به منظور استفاده حداكثر از اين شرايط، بي آن كه به مسائل نگهداري و استهلاك ماشين آلات توجه نمايند و به توليد خود با ظرفيت بالا ولي با كيفيت پايين ادامه دادند كه حاصل اين بي توجهي در طي سال هاي بعد نيز موجب ركود صنايع نساجي گرديد.

صنعت نساجي در طي سالهاي اخير دچار مشكلات و مسائل بسياري بوده و روزهاي سختي را مي گذراند تا حدي كه اصطلاح بحران براي اين مشكلات رايج شده و در اذهان عمومي و حتي اذهان مديران و مسئولين و دست اندركاران جا افتاده است. اطلاق كلمه بحران به وضعيت موجود به طور اتوماتيك اذهان را از انجام تلاش ها باز مي دارد. مشكلاتي كه در حال حاضر گريبانگير اين صنعت مي باشند از ديدگاه هاي مختلف قابل طبقه بندي و بررسي مي باشند.

يكي از ديدگاه ها نگرش مديريتي به مسائل و مشكلات است. به عبارت ديگر از ديدگاه مديريتي چه تعدادي از اين مشكلات را مي توان با اعمال مديريت صحيح و كارآ منتفي نمود يعني جزء مسائل عادي مديريتي به شمار مي آيند و چه تعدادي را مي توان بحران ناميد كه مي توان با اتخاذ روش ها و سياست هاي مناسب مديريتي حداقل نقش آنها را كم رنگ و كم اثر تر نمود.

با عنايت به اين موضوع كه بحران نيز در هر صنعتي جزء مسائل عادي مديريتي به شمار مي آيد منتها قدري پارامترهاي پيچيده و خارج از كنترل دارد، در واقع گذر از بحران نيز از وظايف مديران است و به هيچ وجه رسيدن به نقطه بحران، نقطه اتمام وظايف و تدابير مديريتي نيست بلكه دقيقاً برعكس نقطه شروع و شدت گرفتن تدابير مديريتي است. اساساً صنايعي در دنيا پايدارتر و قابليت اطمينان بالايي دارند كه از يك بحراني كه به هر دليلي برايشان پيش آمده است عبور كرده و در كوره مشكلات آبديده و روئين تن گشته اند. با تجزيه و تحليل درست و منطقي از مشكلات گريبانگير صنعت نساجي قسمت اعظمي از آنها به عنوان مشكلات عادي و مسائل روزمره مديريتي پذيرفته مي شوند و در مورد آن بخش از مشكلات نيز كه واقعاً بتوان بحران ناميد، ميدان عمل براي هنرنمايي يك مدير باز شده است. سكانداري يك صنعت در شرايط ايستا و ثابت و يا پارامترهاي معين و مشخص در مورد مواد اوليه، فرآيند توليد، بازار و ... هنر نيست و اوج هنر مديريت آنجاست كه صنعتي را از ميان امواج متلاطم تغييرات كه منبعد گريبان هر صنعتي را خواهد گرفت نجات داد.

در آستانه ورود به سده 21 پارامترهاي غيرقابل كنترل بسياري همه صنايع جهان را دستخوش تغيير و تحول اساسي و زلزله هاي ويرانگر قرار خواهد داد و اين خاص كشور ما يا صنعت نساجي نيست.

1-2- مشكلات و بحران در صنعت نساجي

سياست هاي حمايت از صنايع داخلي، استراتژي جايگزيني توليدات داخلي با خارجي كه به دنباله استراتژي صنعتي شدن كشور در دهه 40 بوده و تاكيد بر سودآوري هرچه بيشتر توسط صاحبان صنايع و مجامع شركت ها كه عمدتاً دولتي و يا تحت پوشش دولت مي باشند و يكه تازي در عرصه هاي بي رقيب و سودآوري مناسب، مديران و صاحبان صنايع را به ادامه اين راه وسوسه نمود و از توسعه و بازسازي غافل نمود و امروزه كه به ناگهان به منظور لبيك گفتن به بازار جهاني و به عبارتي تسليم محض در برابر W.T.O و سياست هاي ديكته شده تجارت جهاني با يك اولتيماتوم و بدون تهيه طرح نوين صنعتي،‌عقب گرد نمود و استراتژي رقابت و درهاي باز توسط دولت جايگزين گرديده، در مدت كوتاهي شاهد ركود و سردرگمي در تمامي صنايع كشور از جمله صنعت نساجي مي باشيم. علاوه بر آن توليدات انبوه كشورهاي تركيه و پاكستان و آسياي جنوب شرقي كه به دلايل ركود اقتصاد جهاني، بازارشان را در اروپا و آمريكا از دست داده و دچار مشكل كاهش فروش شده اند براي يافتن بازارهايي جديد با قيمت هاي بسيار نازل و كيفيت مناسب به بازارهاي نزديك از جمله كشور ما حمله ور شده و قسمتي از بحران صنعت خود را به كشورهاي مجاور خود انتقال دادند و به اين ترتيب بحران صنعت نساجي در كشور ما تشديد شده است.

ضربه در صنعت نساجي كشورمان با قدمت يك صد ساله و عمر متوسط 30 ساله كارخانجاتش كه فاقد هرگونه سخت افزار و نرم افزار نوين صنعتي است آنچنان كشتي اش به گل نشسته و مقاومت خود را از دست داده كه تنها انديشه غالب، نجات سرنشينانش مي باشد، كارخانجات تعطيل مي گردند، كارگران بيكار مي شوند و بازارهاي مصرف با سرعت توسط كالاهاي خارجي تسخير مي شود و بدين ترتيب ضربه پذير بودن صنعت نساجي به اثبات مي رسد.

ضربه پذيري صنعت نساجي را مي توان در سرفصل هاي زير جستجو كرد:

الف – اشاعه فرهنگ مصرف محصولات خارجي

ب – عدم وجود مراكز تحقيقات صنعتي

ج – نظارت دايه گونه بر صنعت

د – عدم وجود نوآوري

هـ - عدم استفاده از تكنولوژي هاي جديد

و – عدم توجه به بازارهاي خارجي و اعمال سياست جايگزيني واردات با صادرات.

3-1- علل وجود بحران در صنايع نساجي ايران

از علل عقب افتادگي و بحران در صنعت نساجي بسيار گفته و نوشته اند و آنچه كه در جمع بندي صاحب نظران و دست اندركاران اين صنعت ديده مي شود در زير قابل ملاحظه است.

1- فرسودگي ماشين الات

متوسط عمر بيش از نود درصد ماشين آلات كشور 30 سال است و توليد با آنها سودآور نمي باشد

 


 



:: موضوعات مرتبط: صنایع دستی , ,
:: برچسب‌ها: فایل , نساجی , طراحی لباس , لباس , پوشاک , مشکلات نعت نساجی ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 216 صفحه بعد

فروشگاه فایل کیا؛ منبع جامع انواع فایل... چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان منبع جامع انواع فایل و آدرس kiyafile.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.











RSS

Powered By
loxblog.Com
مدیر سبز، آموزش بازاریابی

TOOLS BLOG

TOOLS BLOG